هر کدام از تعاریف برای استفادههای بارز انرژی مشتمل بر مصارف انرژی قابل توجه و/ یا فرصتهای بهبود قابل ملاحظه، عوامل اصلی تعیین استفادههای بارز انرژی در سازمان می باشند. بسیاری از سازمانها استفادههای بارز انرژی خود را بر مبنای بزرگترین سیستمهای مصرفكننده و تجهیزات شناسایی شده در بالانس انرژی تعیین میكنند. اما ممكن است استفادههای بارز انرژی بر مبنای پتانسیل قابلتوجه برای بهبود عملكرد انرژی نیز تعیین شوند. این امر میتواند گزینه خوبی برای سازمانهایی كه سالهای زیادی درگیر اقدامات مدیریت انرژی هستند و با توجه به سیستمهای پرمصرف خود فرصتهای موجود محدود و یا كماهمیتی برای بهبودهای بیشتر دارند، باشد.
فراتر از مصارف قابل توجه انرژی و/ یا پتانسیل قابل ملاحظه برای بهبود، برخی سازمانها درآینده معیارهای خود را برای استفادههای بارز انرژی بوسیله به شمار آوردن سایر عوامل مرتبط از قبیل انتشار كربن، مسائل بهداشت و ایمنی و یا هزینههای انرژی تصحیح میكنند. در صورت نیاز، تیم انرژی میتواند سایر معیارهای مرتبط ممكن را با بازنگری تعیین كند. برای مثال:
- الزامات قانونی و سایر الزامات: تعهد یك سازمان برای كاهش گازهای گلخانهای میتواند ایجاد یك منبع انرژی كمكربن را اولویت بخشد.
- طرحهای تجاری: كاهش هزینهها ممكن است در طول مدت ركود اقتصادی و گران بودن منابع انرژی به مهمترین شاخص تبدیل شده و یا سیستم انرژی با بیشترین پتانسیل برای صرفهجویی در هزینه میتواند یك اولویت باشد.
برای سیستمهای مدیریت انرژی كه به تازگی پیادهسازی شدهاند، مهم است كه به سادگی شروع به كار كنند. بسیاری از سازمانهایی كه به تازگی مدیریت انرژی را آغاز كردهاند، تمایل دارند تمام سیستمهای اصلی خود را تحت كنترل درآورند. EnMS به شما قویا توصیه می کند که در گام اول تنها یك یا دو استفاده بارز انرژی را در نظر بگیرید چرا كه این سیستمهای انرژی نیازمند بیشترین منابع هستند. مدیریت انرژی یك فرآیند بهبود مستمر است و با گذشت زمان بسیاری از سیستمهای انرژی میتوانند به عنوان سیستمهای مورد نظر جهت بررسی بیشتر و یا پرمصرف شناسایی شوند.
در صنعت عموما از اصل 20/80 به كار گرفته میشود. معمولاً تنها تعداد اندكی از سیستمها هستند كه عمده انرژی را در تاسیسات مصرف میكنند. لازم است بر روی این سیستمها تمركز گردد و معیارهایی را كه برای تعیین استفادههای بارز انرژی تعیین شدهاند، به کار گرفته شود.